کلاس پنجم ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

کلاس پنجم ما

در این وبلاگ به فعالیتهای کلاس ما پرداخته می شود

آدینه ی شماره ی 3

  با یاد و نام خدا 

  برای دریافت فایل پی دی اف آدینه ی شماره ی سه، اینجا کلیک کنید.

درس اول علوم تجربی

  با یاد و نام خدا

  فصل اول : کاوشگری

  روش کاوشگری، روشی برای پاسخ گویی به پرسشها و حل مسائل است.

مراحل روش کاوشگری :

  1- مشاهده   2- مطرح کردن مسئله  3- ارائه ی راه حل یا فرضیه سازی   4- آزمایش فرضیه

  5- یادداشت برداری  ( نوشتن نتایج آزمایش )  6- نتیجه گیری ( ارائه ی راه حل برای فرضیه )

نکات مهم :

  1- اگر فرضیه در آزمایش تایید نشود، آن را دوباره تکرار می کنیم.

  2- اگر فرضیه در آزمایش اول تایید شود، بازهم باید آن را تکرار کرد ( حداقل سه بار )

  3- اگر فرضیه ای پس از چندبار آزمایش تایید نشود، باید آن را بررسی و اشکالاتش را برطرف کرد.

  4- در آزمایش فرضیه، اندازه گیری ها باید دقیق باشند.

  5- به فرضیه ای که تایید شود، نظریه می گویند.

نمونه سوال :

1- اگر بخواهیم نتیجه گیری ها درست باشد باید اندازه گیری ها ............. باشد.

2- مرحله ی آخر روش کاوشگری، ................ است.

3- جواب به پرسش مطرح شده در روش کاوشگری را ..............  می گویند.

4- راه حل پیشنهادی برای مسئله را می گویند؟ نظریه 5 فرضیه 5  آزمایش 5  نتیجه گیری 5

5- اگر اندازه گیری ها بسیار دقیق باشند، نیازی به تکرار آزمایش نیست.  درست 5  نادرست 5

6- اگر پس از یک آزمایش نتیجه ی مثبت بگیریم، فرضیه تایید می شود.  درست 5   نادرست 5

7- در آزمایش مقایسه ای تنها یک عامل را تغییر می دهیم. درست 5  نادرست 5 

8- فرضیه حتما درست است.  درست 5   نادرست 5

9- هرچه بال فرفره پهن تر باشد، دیرتر به زمین می رسد به همین علت گنجشک ....... از عقاب بال می زند.  کمتر5     بیشتر5   

10- هرچه بال فرفره باریکتر باشد، دیرتر به زمین می رسد.  درست 5   نادرست 5

11- هرچه دم فرفره بلندتر باشد، زودتر به زمین می رسد. درست 5   نادرست 5

12- هرچه بال فرفره بلندتر باشد، زودتر به زمین می رسد. درست 5   نادرست 5

13- چرا بادبادک در هوا بالا می رود؟

14- چراهرچه بال فرفره پهن تر باشد، دیرتر به زمین می رسد؟      

  توجه : تنها به این سوالات اکتفا نکنید و حتما کتاب درسی خود را نیز به دقت بخوانید.

سخنی با اولیا

  با یاد و نام خدا 

  برادر و خواهر گرامی سلام 

  چند نفر از اولیا سوالاتی درباره ی کلاسهای بعداز ظهر دارند. انشا الله در جلسه ی روز سه شنبه درباره ی این کلاسهابه طور کامل در این باره صحبت خواهیم کرد. امیدوارم در این جلسه حضور یابید. با سپاس برادر شما 

خاطراتی از یک دانش آموز پنجاه سال قبل (1)

  با یاد و نام خدا

  خاطراتی از یک دانش آموز پنجاه سال قبل (1)

  سلام. امیدوارم که خوب و تندرست باشید. هدفم از قرار دادن این مطلب در وبلاگ این است که شما با زندگی سخت و مشقت بار دانش آموزان گذشته آشنا شوید و از همه مهمتر قدر امکانات فعلی زندگیتان را بدانید و از اولیایتان سپاسگزار باشید که چنین امکانات و رفاهیاتی برایتان فراهم کرده اند. 

 

  اولین روزمدرسه را خوب به خاطر دارم. مرادردبستان سینا کـه نزدیک منزل بود ثبت نام کرده بودند. روز اول مهر ماه 1341 بود و بـرادربزرگم دستم را گرفته بود تا کلاس بندی شویم. آن موقع روز فرشته ها وآشنایی بچه ها با مدرسه وآمـدن اولیا با ساک پراز پفک وازاین قبیل نـبـود ( اگرهم بود اولیای ما این کاررا نمی کردند ). نخستین آموزگاری را که در دبستان سینا دیدم ، آقای ولی زاده بود و همیشه یادم است.

  زمانی که وارد مدرسه شدم در پایه های بالاتر دانش آموزی به نام علیمردانی تحصیل می کرد که قد کوتاهی داشت. او در نمایشهایی که به مناسبتهای مختلف در مدرسه اجرا می شد ایفای نقش می کرد. در یکی از این نمایشها با دانش آموز دیگری  ساکن مال گندلیها ( حسین قصاب ) به نام یوسف ذوالفقاری ( در بین شاگردان به زرده معروف بود) در یک نمایش کمدی همبازی بود و کلی سبب شادی و نشاط شاگردان شد. آقای علیمردانی بعدها در ارتش استخدام شد و تا این اواخر هم او را در بازار چشمه علی می دیدم.

  لباس، کیف کفش

 

  همیشه لباس، کیف و کفش برای بچه ها جذاب است. درآن زمان مردم به علت فقـرونیزصرفه جویی، بیشتر پارچه های ازجنس پلاستیک می خریدند ( لباسهای بشوروبپوش هـنوزازیادها فراموش نشده است). این لباسها با همه مزایا( البته برای بزرگترها) یک عیب عمده داشت که، زود نخ را پاره می کرد ومرتبا باید آنهارامی دوختند. چرخ خیاطی که همه نداشتند ومادران به ناچار آنها را با دست می دوختند و حدس بزنید وضع این لباسها را بعد ازیکی دوبار دوخته شدن ناشیانه  و معمولا با نخی متمایز از رنگ لباس و. . 

  عده ی معدودی از بچه ها کیف داشتند و بقیه معمولا یک تکه کش را به صورت بعلاوه (علامت جمع ) دور کتابهایشان می بستند که گم نشوند. روزهای بارانی هم کتاب و دفترها را درون یک کیسه ی پلاستیکی یا نایلونی می گذاشتند تا خیس نشوند. در سالهای اخیر که  خودم معلم مدرسه بودم می دیدم که بچه ها از یک تکه کش پهن که به صورت قشنگی تزیین شده بود و از نوشت افزار فروشی ها می خریدند به جای کیف استفاده می کردند یعنی همان کار سالها قبل خودمان. اینجا بود که فهمیدم در سالهای دهه ی 1340 ما هم خیلی پیشرفته تر از زمان بودیم و نمی دانستیم.

   

  کفش

  همه نمی توانستند کفش چرمی داشته باشند (توان مالی نداشتند ). عده ی کمی هم که داشتند معمولا کفشهایی بود که کیفیت خوبی نداشتند تخت آنها دوخته نبود و تنها با میخهای کوتاه به رویه ی کفش وصل بود پس از مدتی هم نوک میخها بیرون زده و جورابها را پاره و کف پا را زخم می کرد. تنها راه هم مراجعه به کفاش بود و تنها کاری هم که او در قبال دریافت دستمزد می کرد، کوبیدن سرمیخها بود که آنهم چاره ساز نبود و چند روز بعد، روز از نو و روزی از نو.

برای جلوگیری از ساییدگی تخت کفش که معمولا چرم مرغوبی هم نبود، کفاشها بستهای فلزیی داشتند که شکلهای مختلف داشت. آنها را با میخهای کوتاه مخصوص کفاشی، به پاشنه و تخت کفش می کوبیدند. این بستها گرچه کمی از ساییدگی تخت جلوگیری می کرد ولی میخهایش مشکل ساز بود و از طرف دیگر هنگام راه رفتن ترق و تروقی راه می انداخت که نگو ونپرس.   اولین نوع کفشهای چرمی که تخت آنها غیرچرمی و پِرِسی بود، توسط کارخانه ی کفش ملی به بازار عرضه و مورد استقبال هم قرار گرفت که انصافا خوب بوده و عمر بیشتری هم داشتند. پس از آن کفشهای بلا هم وارد بازار گردید که گرچه شهرت کفش ملی را نداشتند، ولی خوب و به قولی کارکُن بودند.

  اما همه ی اینها با ورود کفشهای کتانی بازارشان کسادشد. کفشهای کتانی که با نام  رِبِل  معروف بودند، مشکل همه را حل کرد. قیمت ارزان، نداشتن میخ و عدم نیاز به تعمیر یا همان یکبار مصرف بودن از عوامل محبوبیت آنها بود وتنها مشکلشان، بوی بدپابود که البته در زمان ما چیز مهمی نبود چرا که کسی به این موضوع توجه نداشت.

  کفش چرمی در زندگی ما جایی نداشت، کفشهای کتانی ( رِبِل ) آنهم حداکـثرسالی یک جفت، وباید تاانتهای سال نگاهشان می داشتیم و باور کنید تا سالها ایـن رسم پسندیده را حفظ کردیم.

  بـه تدریج که وضعیت حقوق  پدر بهتر شد، برای عید هم کفش و لباسی خریده می شدالبته با نظر خانواده ومعمولا بااین استدلال که بچه ها زود بزرگ می شوند، شلوار را کمـی  بزرگتر خریده، دمپاچه ها را مقداری بالا زده ومادر با مهارت ! آن را پس دوزی می کرد ویا کمرآن را بسیار ناشیانه کمی تنگ می کردند که سال بعد هم البته اگر پاره نمی شد، قابل استفاده باشد. خـودتان حـدس بـزنید سال بعد کـه دمپاچه را پایین می آوردند، خصوصاً در لباسهای تیره، دوقسمت چه فرقی با هم داشتند ( کمر شلواررا می شد زیر پیراهن مخفی کرد ). ما که توجه نداشتیم و بقـیه هم دست  کمی ازما نداشتند چـون درحقیقت همه  ازروی دست هم تقلب کرده بودیم.

تبریک تولد

  با یاد و نام خدا

چهاردهم مهر تولد علی کرمعلی زاده یکی از دانش آموزان کلاس ما است. تولد این دانش آموز خوب را به خود وخانواده شان تبریک گفته و برایشان عمری سراسر عزت، سربلندی، موفقیت و شادی آرزو دارم.

آدینه ی شماره ی دو

  با یاد ونام خدا 

  برای دریافت فایل پی دی اف آدینه ی شماره ی دو، اینجا کلیک کنید.

سخنی با اولیا

  با یاد ونام خدا

  با سلام و آرزوی موفقیت برای شما

  برادر و خواهر گرامی

  قبل از هرچیز عذر می خواهم که مزاحم وقت شما می شوم. برای اینکه فرزندتان در خانه تمرین داشته باشد، تنها چاره را در آن دیدم که گاهی از شما کمک بخواهم که به عنوان تکلیف، از وی آزمونی به عمل آورده یا امللایی به او بگویید. می دانم وقت کم دارید ولی مطمئن هستم در هفته مجموعا بیشتر از یک ساعت از وقت شما را نمی گیرد. من می توانم تکالیف بیشتری به ایشان بدهم ولی در اینصورت باید وقت زیادی از کلاس را گرفته تا این تکالیف بررسی گردند. امیدوارم برای کمک به فرزندتان این کار را انجام دهید و مرا هم در کارم یاری کنید. شما تنها این آزمون و یا املا را تصحیح کنید تا او متوجه ی اشکالاتش گردد. اومی تواند در مدرسه و در ساعت تفریح یا حتی ساعات دروس دیگر هم اشکالاتش را از من بپرسد مطمئن باشید حتما به سوالاتش پاسخ خواهم داد تا اشکالات احتمالیش برطرف گردد.

  تنها خواهشی که فعلا از شما دارم این است که برنامه ی روزانه ای را که روی تابلو می نویسم تا در دفتر یادداشتشان بنویسند، بررسی کنید تا حتما کتاب و دفترهایشان را همراه داشته باشند و علاوه برآن حتما تکالیفشان را انجام دهند. یقینا پس از مدتی عادت کرده و نیاز کمتری به مراقبت همیشگی شما خواهند داشت. ضمنا امنیاز انضباط مهرماه را هم روی وبلاگ می گذارم. احتمالا برخی از شما از دیدن آنها ناراحت خواهید شد و امیدوارم به این ترتیب به مسئله ی مهم رفتار فرزندنان در مدرسه توجه بیشتری نشان دهید. در مراجعات شما من مکرر گفته ام که شیطنت ها جزیی از زندگی همه ی بچه ها است ولی همین شلوغ کاریها سبب می شود که نه تنها خودشان بلکه دیگر بچه ها هم نتوانند از کلاس به خوبی استفاده کنند. بجه ها باید بفهمند که اگرچه مدرسه خانه ی دوم آنهاست، ولی آنها در همین خانه ی دوم باید زندگی اجتماعی را تجربه کنند، صف می گیرند تا نظم و ترتیب را بیاموزند، همانند زمانی که درخانه هستند در مرکزتوجه نیستند چون تنها دانش آموز کلاس نیستند، هرزمان دوست داشتند نمی توانند حرف بزنند، راه بروند، بدوند و بازی کنند چون باید نظم کلاس و مدرسه حفظ گردد. از شما انتظار دارم مرتبا با آنها صحبت کرده و راهنماییشان کنید تا وقت زیادی از کلاس هدر نرود.   با سپاس برادر شما     

تقویم مهرماه کلاس ما

 

   با یاد ونام خدا 

   تقویم مهرماه کلاس ما   

سخنی با اولیا

  با یاد ونام خدا

  با سلام و آرزوی موفقیت برای شما

  برادر و خواهر گرامی

  قرار شده یک آزمون ریاضی در سطح پایه ی چهارم از دانش آموزان به عمل آید تا مشخص شود در چه بخشهایی اشکال دارند که بتوان برای رفع آنها کاری کرد. این آزمون روز سه شنبه یازدهم مهرماه برگزار می شود و امیدوارم به فرزندانتان کمک کنید تا بتوانند در این آزمون موفق باشند. برادر شما 

سخنی با اولیا

  با یاد ونام خدا

  با سلام و آرزوی موفقیت برای شما

  برادر و خواهر گرامی

  تا زمانی که جلسه ی اولیا ومربیان تشکیل شود و حتی بعد از آن، اگر بگویم در بیشتر مواقع همین وبلاگ می تواند تنها وسیله ی ارتباط من و شما باشد، گزاف نگفته ام. امیدوارم در فواصل زمانی کم، وقت بگذارید و به آن سری بزنید تا با وضعیت کلاس فرزندتان آشنا باشید.

  یکی از مواردی که اکثر اولیا از آموزگار می پرسند، درباره ی نوشت افزار بچه ها است. من سر کلاس هم می گویم شما هم لطف کنید فقط این وسایل را برایشان تهیه کنید :

  مداد، پاک کن، تراش، ماژیک وایت برد، خودکار مشکی یا آبی و یک جامدادی غیرفلزی که اگر احیانا سرکلاس به زمین افتاد ( که معمولا هم این اتفاق می افتد )، موجب ایجاد سروصدا نشود. یک دفتر صدبرگ برای تمرینهای اضافی ریاضی، یک دفتر چهل برگ برای املا و یک دفتر چهل برگ هم برای انجام فعالیتهای عملی. اینها تنها وسایلی هستند که فرزند شما نیاز دارد و امیدوارم با تذکر من و بررسی و مراقبتهای شما همیشه همراه داشته، خوب استفاده کرده  و گم نکند. برادر شما

آدینه ی شماره یک

  با یاد ونام خدا 

  آدینه ی شماره ی یک 

 

 

تبریک تولد

  با یاد و نام خدا

اول مهر تولد پوریا کریمی و ششم مهرهم تولد امیرحسین کوچکان زاده، دونفر از دانش آموزان کلاس ما است. تولد این دودانش آموز خوب را به خود وخانواده شان تبریک گفته و برایشان عمری سراسر عزت، سربلندی، موفقیت و شادی آرزو دارم.

عکس دانش آموزان کلاس ما

   با یاد و نام خدا 

   عکس دانش آموزان کلاس ما در سال تحصیلی 96-97

 

سخنی با اولیا

  با یاد و نام خدا

  اولیای گرامی سلام

آغاز سال تحصیلی جدید را به شما تبریک می گویم و امیدوارم با کمک هم بتوانیم گامهای موثری در پیشبرد درسی فرزندانتان برداریم.

  برادر و خواهر گرامی

  امسال مسئولیت کلاس فرزندان شما به من محول شده و امیدوارم که بتوانم در این امر موفق باشم. گرچه با شرکت در جلسات اولیا و مربیان می توانیم بهتر و بیشتر با هم آشنا شده تا بهتر به هدف مشترکمان برسیم، ولی نعداد این گردهماییها کم است و من طبق معمول سالهای قبل، این وبلاگ را برای کلاس راه اندازی کرده ام که آدرس آن را بچه ها در دفترشان نوشته و برایتان خواهند آورد. امیدوارم شما با مراجعه ی مداوم به این وبلاگ، با آنچه در کلاس فرزندتان می گذرد، بهتر آشنا شوید.

  در این وبلاگ مطالب درسی اضافی، مطالب و سوالات بیشتر درباره ی درسها، نرم افزارهایی که می تواند برای بچه ها مفید باشد، نتایج آزمونهای مختلفی که از آنان به عمل می آید، نمرات انضباط ماهانه ی آنها و ... ، درج می شود و سبب می شود تا شما بیشتر با فعالیتهای کلاس فرزندتان آشنا شوید. تنها انتظار من این است که حتما نظرات خودتان را هم بنویسید چرا که این بازخورد مرا در ارائه ی خدمت بهتر یاری خواهد کرد. این وبلاگ می تواند پل ارتباطی خوبی بین من و شما باشد. برادر شما 

تبریک سال تحصیلی 97-96

   با یاد و نام خدا 

   آغاز سال تحصیلی 97-96 را به همه ی همکاران، اولیا و دانش آموزان عزیز تبریک گفته و امیدوارم سالی پر از موفقیت و شادکامی داشته باشید.